Thursday 22 January 2009

گفتگوی بز و میش

گفتگوی بز و میش

ضرورت تضمین حقوق درویشها

یک بزی روزی سخن گفتی به میش
وای ازاین ریشی که دارم پیش ِخویش

حیف، از، این ریش ِاسپید ِبلند
گر فَلک ، آن را بیالاید به گند

میش با او گفت : وای از ریش تو
که شود گندیده همچون کیش تو

وای وای از ریش ِ زیبای ِ سپید
که مُلوّثَ گردد و نحس و پلید

ای بزا ! بگشا تو بابی در فرنگ
تا به این حیلت، نمالندت به سنگ
//////////////

ای مکارم! ظلم ِ بر درویش چیست
حمله بر صوفی ّ و سنیّ نیک نیست

حق به مصحف گفته بهر بولهَب
قطع بادا هر دو دست او وَ تبّ

این خسان که عنترند و أبترند
بی غلط، از بولهب عاصیترند

بولهب کی قفل بر کاشانه زد؟،
بولهب کی آتش اندر خانه زد؟؛

بولهَب کی خانهء درویش سوخت؟؛
بولهب کی مال اوقافی فروخت؟؛

بولهَب کی گوش مردم را برید؟؛
بولهَب کی موشک ِ روسی خرید؟؛

بولهب کی آبرو بر باد داد
کس چنین ظلمی نمی آرد به یاد

قلتبانانند این خیل ذلیل
کاش تا حق افکندشان زیر پیل

ای مکارم! بر سَبیل نام و ننگ
خیز و دوری کن از این قوم دبنگ

گِرد ِ درویشان به فتوا کن حصار
حفظشان فرما ز کژدمها و مار

ای مکارم! شو ضمان ِصوفیان
تا خدا ریش تو را گردد ضمان

1 comment:

  1. دوستان خسته نباشید
    دمتون گرم بهتر از این نمیشه

    بهترین راه برای بیان حقایق

    پیروز و سربلند و پایدار باشید

    ReplyDelete