گپ صادقانه حمال سرندی با عنتری نژاد
به یاد اخوان ثالث
احمدی ای سرور خوب و شفیق
ای عزیز همطریقم، ای رفیق
من که قاطر طبع و میمون صورتم
مثل شمرِ بد صفت، بی سیرتم
یک نَفَس بنشین، دهانی ترکنیم
چون دوتا یابو کمی عرعر کنیم
یادباد از وعده های بیحساب
وعده های تخمی و نقش ِ برآب
وعدهء توخالی وقتِ ظهور
ادعای هاله های پر زنور
ادعاکردی که باب حضرتی
معجزه ء پایان ِ عصر ِ غیبتی
آمدی تا راه ها را وا کنی
بیرق مهدی به قم برپا کنی
جمکران را بیخودی کردی عَلَم
چاه خشکش شد ز دوغت غرق نم
خاک کردی خانه های مستمند
با خرافات تو شد دانش به بند
صاف کردی جاده ای بی پیج و خم
مستقیم از جمکران سوی حَرَم
پس چه شد؟ گفتی در آرَد سر زچاه
مهدی، و اطراف او یکصد سپاه!!؛
ماه ها رفتند وغیبت شد دراز
او نیامد برزمین از ان فراز
هرچه میگفتی دروغ محض بود
مهدی از عرش خدا نامد فرود
احمدی حالا بیا غیرت کنیم
فرق سر در آخور نکبت کنیم
وقت مردن مالک دوزخ فروز
میکند در مخرج ما نیمسوز
No comments:
Post a Comment